Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش همشهری‌آنلاین، سید محمود رضوی، فعال رسانه در حساب اینستاگرام خود نوشت:

فیلم غیررسمی منتشره از مراسم جشن تکلیف دختران بهانه ای شد تا از آن روز عزیز بنویسم؛

جمعه ۱۲ رجب ۱۴۰۱ ، ساعتی به اذان مغرب شب میلاد مولای متقیان علی ابن ابی طالب علیه‌السلام مانده بود،

فرشته های سفید و گل‌گلی پوش یکی یکی می‌آمدند و برای دیدار پدر و جشن آماده می‌شدند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شور و شوق دیدار پدر آنقدر بود که بزرگترهای حاضر در حسینیه امام خمینی (ره) هر چند دقیقه یکبار اشک در چشمانشان حلقه می‌زد.

فرشته ها آنقدر پر از انرژی و شوق بودند که نشاندن آنها در سر صفوف نماز برای مربیان و همراهان آنها سخت بود.

چشم‌ همهٔ فرشته‌ها از ساعتی قبل بر در ورودی حضرت آقا به حسینیه بود.

زمان برنامه‌ریزی شده برای ورود حضرت پدر، مقارن با اذان مغرب و عشا بود، چند فرشته‌ی یادگار شهید، مترصد هماهنگی بودند تا به استقبال حضرت پدر بروند و ایشان را تا داخل حسینیه همراهی کنند.

شور و شعف فرشته‌ها آنقدر بود که برخی‌ به مسئولین برگزاری مراسم پیشنهاد دادند اگر مقدور باشد حضرت پدر کمی زودتر و قبل از اذان به میان بچه‌ها بیایند.

چون این ذوق فرشته‌ها، با اذان و نظم و آمادگی لازم برای نماز کور می‌شود، اما حس می‌شد که انتقال این پیشنهاد برای مسئولین سخت بود و نمی‌خواستند نظم برنامه‌های حضرت پدر را بر هم بریزند.

همه چیز برای زمان نماز و اذان در حال آماده‌سازی بود.

یکی از مسئولین اجرایی مراسم دلش طاقت نیاورد، چند لحظه‌ای از حسینه خارج شد و داستان را منتقل کرد.

۱۵ دقیقه‌ای تا نماز مانده بود که مسئول مربوطه سراسیمه آمدند، دنبال فرشته‌های یادگار شهدا که قرار بود وقت اذان به استقبال حضرت پدر بروند.

ظاهرا پیام به حضرت پدر رسیده بود و ایشان هم دلشان طاقت نیاورده بود و میخواستند این شور و اشتیاق را پاسخ دهند.

تا فرشته‌ها را جمع و جور کنند، حضرت پدر به حیاط حسینیه رسیده بودند، حالا ایشان به احترام فرشته‌های یادگار شهدا به انتظار در حیاط ایستادند!

شاید ۳-۴ دقیقه زمان برد؛ همه در تلاطم بودند و پدر امت در آرامش منتظر فرشته‌ها!

وقتی فرشته‌ها به درگاه خروج از حسینیه رسیدند، حضرت پدر لبخند به لب به سمت آنها آمدند.

با تک‌تک‌شان حال‌واحوال کردند و نامشان را جویا شدند و با عکس پدرانشان، آنها را بیشتر شناختند.

حالا فرشته‌های یادگار شهدا، محافظان و همراهان ۹ ساله‌ی حضرت پدر شده بودند و ایشان با همراهی آنها وارد حسینیه امام خمینی(ره) شدند.

آنقدر شور و اشتیاق فرشته های داخل حسینیه بالا گرفت که یادشان رفت قرار بوده وقت دیدار به سنت مرسوم شعار دهند و صلواتی بفرستند.

فرشته‌ها آن چیزی را بروز دادند که احساسات واقعی درونی آنها می‌گفت، شاید اولین باری بود که حسینیه امام خمینی(ره) صدای جیغ و دست و هورا در خود می‌شنید.

فرشته‌ها بالا و پائین می‌پریدند، دست تکان می‌دادند، می‌خندیدند و اشک می‌ریختند، احساسات غریبی که شاید در و دیوار حسینیه همراه آن احساسات پاک می‌خندید و می‌گریست.

فرشته‌ها یکبار قبل از اذان از "اینجا ایران بودن" خواندند و با آن هم اشک ریختند.

نماز اول اقامه شد، بین دو نماز حضرت پدر برای چند دقیقه به محل سخنرانی رفتند تا کمی با فرشته ها هم کلام شوند، دوباره فرشته‌ها یکپارچه و یکصدا گفتند که "اینجا ایران است" و "مردمش نمی‌بازند" و خودشان را "ستاره‌ساز" نامیدند.

حضرت پدر تا خواستند کلامی بگویند، یکی از فرشته ها از میان جمعیت بلند شد و با صدای بلند طوری که حضرت پدر بشنود، گفت:

آقا ما خیلی دوستت داریم...

حضرت پدر هم لبخند به لب فرمودند:

ما هم شما را خیلی دوستتون داریم.

حضرت پدر توصیه‌هایی برای عبادت و تکلیف کردند و به آنها توصیه کردند با خدا دوست باشند.

نماز دوم که اقامه شد، فرشته‌ها یکی یکی آمدند و دور حضرت پدر حلقه زدند. هنوز تعقیبات نماز حضرت پدر تمام نشده بود که حلقه فرشته‌ها بدون هیچ مانعی بزرگ و بزرگتر شد.

هر کدام چیزی می‌گفتند، بیشترین صدایی که به گوش می‌رسید، صدای آقا، آقا و التماس دعا، اما با همان زبان و گویش فرشته‌های ۹‌ساله بود.

حضرت پدر به قدر وسع به احساسات تک‌تک آنها پاسخ دادند و بعد هم، با بدرقه جمعیت از حسینیه خارج شدند و فرشتگانی ماندند که آمده بودند بیعت کنند تا روزی حماسه ساز شوند و حالا برای تک تک ما خاطره ساز شدند، خاطره‌ای از یک قاب زیبا:

“حضرت پدر در حلقه فرشتگان گل‌گلی پوش!”

این مراسم کافی بود تا درک شهودی و حضوری از حس پدری برای یک امت پیدا کنیم و بیشتر دلتنگ امام زمان(عج) شویم.

جشن فرشته ها در ایامی برگزار شد که عده‌ای در تلاش بودند تا تصویری غیر واقعی از پدر امت و نائب امام زمان(عج) بسازند، غافل از اینکه تصویرِ وَلی جای دیگر بسته شده و این تصویر با شعار و دیوار نویسی تغییر نمیکند و آن ترفندهای شیطانی برای انکار واقعیت، باعث تغییر حقیقت تصویر پدر امت نمی‌شود.

کد خبر 827686 منبع: مشرق برچسب‌ها شهید - شهدای گمنام خبر ویژه رهبر معظم انقلاب

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: شهید شهدای گمنام خبر ویژه رهبر معظم انقلاب فرشته ها حضرت پدر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۰۵۶۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روایتی از هنرآفرینی هنرمندان نصف‌جهان در قطب عاشقی عالم، «کعبه»

اصفهان از گذشته تا کنون، زادگاه هنرمندان زیادی است که با ذوق و خلاقیت، توانسته‌اند در مسیر عقاید و آرمان‌های خود زیبایی‌های زیادی پدید آوردند؛ آثاری که هر چقدر از خلق آن‌ها بگذرد، باز هم تازه است و حرف‌های زیادی برای گفتن دارد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، هنر، ارزشمندتر از طلاست و هنرمندان، کیمیاگرانی‌اند که به خوبی می‌توانند با خلاقیت و ابتکار خود، آثاری پدید آوردند که آوازه‌اش در سراسر دنیا بپیچد؛ اصفهان نیز به‌عنوان مهد فرهنگ و هنر، در دل خود فرزندانی پرورش داده که میراث دار فرهنگ، این سرمایه بزرگ ملی شدند؛ چه مرد باشند و چه زن؛ چه هنرمندانی که از نسل‌های قدیم هستند و امروز، تجربیاتشان‌، توشه راه ماست و چه هنرمندان جوان‌تر که تلاش می‌کنند با حفظ اصالت و سنت، هنر را به دیدگان هدیه کنند.

رضا بدرالسماء یکی از هنرمندان به‌نام نگارگری است که آوازه او فراتر از مرزها نیز پیچیده است که درباره یکی از تجارب متفاوت خود حین نگارگری اظهار می‌کند: در نزدیک‌ت رین مکان به خانه خدا در حال طراحی بودم و این سعادتی برای من بود؛ نکته جالب اینکه وقتی چشمم به موج جمعیت که دور کعبه حرکت می‌کرد افتاد، دیدم که این گردش در آنجا به کل گردش عالم برمی‌گردد و احساس کردم که نگارگری هم از همین گردش دورانی به در خانه خدا اقتباس شده، در واقع در همه عالم و سلول‌ها اینگونه است و همه به دور مبدایی است که از آن جدا شدند، حرکت می‌کنند تا به آن نزدیک شوند که همان از کثرت به وحدت رسیدن است.

وی ادامه می‌دهد: اثر «سرآغاز» همان خانه کعبه است که طواف حجاج، دور آن را با نقوش نقاشی ایرانی داریم؛ در واقع از نزدیک دیدم که هنرمندان چطور توانستند هنر نگارگری را خلق کنند و و دیدم که اقتباس آن‌ها از گردش همین جاست.

عیدی بزرگی نصیب من شد

این نگارگر اصفهانی همچنین درباره تجربه متفاوت خود در ابتدای سال خاطر نشان می‌کند: می‌خواستم سال را کنار شهدا آغاز کنم و همانجا عیدی خود را گرفتم؛ وقتی از تلویزیون‌های نصب شده، پیام نوروزی رهبر انقلاب پخش می‌شد، اثر خود با نام «یا مقلب القلوب» را کنار ایشان دیدم و واقعاً حس خوبی داشتم؛ عیدی بزرگی نصیب ما شد که افتخار بزرگی بود، ما بارها به واسطه آثاری مثل شهدای منا که در راستای انقلاب، خلق شده چند باری خدمت رهبر انقلاب رسیدیم و ایشان هم هنر را دوست دارند و تاکید دارند با زبان هنر، انقلاب را بیشتر معرفی کنیم و مظلومیت فداییان اسلام از صدر اسلام و رشادت‌هایی که تا کنون داشتند را با هنر نشان دهیم.

آمنه بدرالسماء، از دیگر هنرمندان اصفهانی و فرزند رضا بدرالسماء اظهار می‌کند: علاقه زیادی به هنر داشتم با این حال زندگی من در کنار پدرم بی تأثیر نبوده زیرا غیر از تربیت پدرانه، مرا با دنیای هنر آشنا کرد؛ همچنین مادرم پشتوانه بزرگی برای من بود و بیش از اندازه تشویقم می‌کرد، همچنین مشکلات را طوری مدیریت می‌کرد تا پدرم در آرامش بتواند به کار خود برسد.

وی می‌افزاید: اخلاق هنرمندان باید بسیار لطیف، مهربان و پر از عشق باشد و معمولاً احساس خود را با اثر خود بیان می‌کنند؛ افتخار داشتم در کنار پدرم باشم و ایشان اینقدر بزرگ‌منشانه از اصالت و سنت‌های ایرانی بودن، فرهنگ و اصفهان برای من گفتند که از بچگی، زیست هنرمندانه داشتیم.

این هنرمند ادامه می‌دهد: پدر خیلی علاقه داشتند که باید رسالت خود را به نوعی تمام کنیم و به من می‌گفتند که به عنوان یک بانوی هنرمند، باید فضای ذهنی خود در حالی که سنت‌ها را حفظ می‌کنی، به تصویر بکشی، در عین حال با مخاطبی که همسن یا متعلق به نسل بعد از تو است ارتباط برقرار کنی.

مکتبی شایسته‌تر از اصفهان نیست

احمد مراتب، پیشکسوت آواز نیز در خصوص پیشینه موسیقی در اصفهان اظهار می‌کند: مکتب آواز اصفهان و شیوه یا سبک، هرکدام معانی و ترجمان خود را دارد و بسیار زمان می‌خواهد تا درباره‌اش صحبت کنیم اما اگر قرار باشد روزی درباره آن حرف بزنیم، مکتبی شایسته‌تر از اصفهان نیست.

وی ادامه می‌دهد: اصفهان از دیرباز حرفی برای گفتن داشته و مفاخر بزرگی را به عرصه موسیقی ایران و خارج از ایران معرفی کرده‌است؛ از زمان سید رحیم اصفهانی و شاگردان ایشان، مرحوم سید حسین ساعت‌ساز، مرحوم حاج اصفهانی که استاد من هم بودند و که هرکدام ستاره درخشانی در فرهنگ و هنر و آواز اصفهان به حساب می‌آیند.

این پیشکسوت آواز خاطر نشان می‌کند: الان هم اساتید زیادی در اصفهان داریم که جزو برجسته‌ترین استادان ایران هستند و در رشته‌ها گوناگون، چه آواز و چه ساز، فعالند؛ امیدواریم شایستگی این را داشته باشند که جا پای بزرگان بگذارند و عظمتی که اصفهان در فرهنگ و هنر، مخصوصاً موسیقی داشته است، حفظ و به آیندگان بسپارند.

تاج سر آواز ایران

مراتب با بیان اینکه اخلاقمداری برای یک هنرمند، بسیار مهم است، می‌گوید: استاد تاج، یکی از نوادر اساتیدی است که شخصیت اخلاقی‌اش با وجود اینکه پهلوان آواز بود، زبانزد بود؛ همین بود که شاگردان را به سوی خود جذب می‌کرد، از ۱۲ سالگی و مدت ۱۸ سال حتی در سفر، در رکاب او بودم و از حضورش استفاده کردم؛ اخلاق، منش و انسانیت او بزرگترین شایستگی او بود.

وی ادامه می‌دهد: بارها گفته‌ام که تاج، تاج سر آواز ایران بود اما بابت این تاج، از کسی باج نگرفت و هیچ تفاخری نداشت؛ من حتی یک غیبت از او نشنیدم و همه شاگردان شیفته اخلاق او بودند؛ اخلاق نیک با همه مردم، مسئله مهمی برای کسانی است که می‌خواهند در عرصه هنر ماندگار شوند.

پیشکسوت آواز خاطر نشان می‌کند: حدود ۲۰ سال قبل، در راستای آوازهای آئینی، تلاش‌های زیادی صورت گرفت تا اذان و دعاها با لحن موسیقی ایرانی ادا شود، زیرا در قدیم افرادی که اذان گوش می‌کردند رادیو نداشتند که بخواهند از لحن عرب استفاده کنند و آقایان دماوندی، تاج از جمله افرادی هستند که در این عرصه صحبت کردند، همچنین سید جواد ذبیحی که دعاها و ادعیه را با آوازهای ایرانی خواند و این والاترین خدمت ایشان بود.

اذان گفتن در کعبه، به سبک شیعیان

مراتب با اشاره به اینکه سال ۱۳۵۴ و عید غدیر، در حال خواندن اشعاری در حضور چندی از علما و اصفهانی‌ها که مقابل خانه کلبه و ناودان طلا دور هم جمع می‌شدند بودم، ادامه می‌دهد: آن شب امام موسی صدر، مهمان شاه عربستان بود و در عین طواف صدای من را شنید، فردای آن روز از ایشان دعوت کردیم که به هتل ما بیاید و موقع رفتن گفت که فردا، تمام سلاطین و پادشاهان اسلامی وارد خانه کعبه می‌شوند و خانه خدا با گلاب قمصر اصفهان عطرآگین می‌شود، می‌خواهم صحبت کنم بر بام کعبه اذان بگویید؛ خلاصه که مسئولین، موافقت کردند و بعد از برنامه‌ها از جمله قرائت قرآن توسط عبدالباسط، علی رغم تاکید بر ادامه اذان تا «اشهد ان محمد رسول الله»، به طریقه شیعیان و با «اشهد ان علیا ولی الله» اذان گفتم و این بالاترین افتخار من در تمام عمرم بود؛ جالب اینجاست که با توجه به شرایط عربستان، حتی یک نفر هم به این کار من اعتراض نکرد و این از عنایات الهی بود.

وی در پایان می‌گوید: امیدوارم نام اصفهان همانطور که شایسته است به عنوان یک کلان شهر و حتی جهان شهر، به افتخار و بزرگی برده شود.

به گزارش ایمنا، تکریم و معرفی هنرمندان، مخصوصاً دیار هنرخیز اصفهان، وظیفه همه ماست؛ هنرمندانی که در هر شرایطی، ذوق و هنر خود را حفظ و تلاش کردند تا به بهترین شکل ممکن، آن را به مردم هدیه کنند و این دیار کم ندارد از این بزرگ‌مردان عرصه فرهنگ و هنر…

کد خبر 748629

دیگر خبرها

  • دیدار جمعی از معلمان سراسر کشور با رهبر انقلاب
  • جمعی از معلمان روز معلم با رهبر انقلاب دیدار می‌کنند
  • جمعی از معلمان با رهبر انقلاب دیدار می‌کنند
  • معلمان با رهبر معظم انقلاب دیدار می‌کنند
  • جمعی از معلمان سراسر کشور چهارشنبه با رهبر انقلاب دیدار می‌کنند
  • جمعی از معلمان در روز معلم با رهبر انقلاب دیدار می‌کنند
  • تصاویری از رهبر انقلاب در خلیج فارس
  • روایتی از هنرآفرینی هنرمندان نصف‌جهان در قطب عاشقی عالم، «کعبه»
  • ۴۰ نفر از معلمان زنجانی با رهبر انقلاب دیدار می‌کنند
  • (ویدئو) وقتی آوازه «نون خ» در حیاط هیئت دولت می‌پیچید!